صدرا

در این وبلاگ من از نازنین پسرم و برای او می نویسم..

صدرا

در این وبلاگ من از نازنین پسرم و برای او می نویسم..

صدراپاپا عوض میشه


قبل

بعد

امروز سه تایی با هم رفتیم سرزمین رویا که موهای جنابعالی را کوتاه کنیم..
اولش اصلا دلم نمی خواست موهات را کوتاه کنم چون می دونستم نمی ذاری
برای همین به بابا گفتم یا بریم سرزمین رویا یا خودم نوک ماهت را می زنم که تو چشمت نره..
بابا هم گفت فرقی نداره خودت بزن.. اما یکم بعدش دیدم اینجوری رسمی و مرتبی که دلم می خواد باشی نیست برای عید.. این شد که امروز سه تایی رفتیم و موهای خوشگلت را کوتاه کردیم..
من عاشق اون موهای فریت و اون چهره با نمکتم که دلم براش تنگ شده..
البته تو عکس دوم هم تو خسته بودی هم من یهو کمرم گرفت نمی تونستم عکس بندازم خندون نشده عکست شرمنده..

کمی تامل

تقریبا تمام بدبختی های ما در سال های اولیه کاشته شده است؛ زمانی که ما شروع به مراوده و تعامل با افرادی می کنیم که نه تنها کشف کرده اند که چه چیزی برای خودشان درست است بلکه متاسفانه فکر می کنند می دانند که چه چیزی برای ما نیز خوب است.

مسلح به این کشف و پیروی از سنت تخریب گری که برای هزاران سال بر تفکر ما حاکم بوده است این افراد احساس وظیفه می کنند تا ما را به کاری مجبور سازند که فکر می کنند درست است. انتخاب ما برای چگونگی مقاومت در برابر آن فشار بزرگترین منبع ناراحتی و بدبختی است.

« تئوری انتخاب» این سنت باستانی «من صلاح تو را بهتر می دانم» را به چالش می کشد.


کتاب تئوری انتخاب - دکتر ویلیام گلسر - ترجمه دکتر علی صاحبی



در آستانه ماه نونزدهم..

کمتر از یک هفته به نونزده ماهگیت مانده پسر خوبم..

اونقدر تو یکی دو ماه اخیر تغییر کردی و بزرگ شدی که هنوز متعجبم..

از امروز شروع می کنم برات..

امروز رفته بودیم کیدز کلاب باشگاه انقلاب.. چون از اصطلاحات انگلیسی خوشم نمیاد همون باشگاه کودک خودمون.. با دوستای تیر ماهیت اونجا قرار گذاشتیم..

روز خوبی بود و خیلی خوش گذشت بهمون.. از همه چی بیشتر از گاز و ماشین ها خوشت اومده بود..

کلا جای خوبی بود اما به اون تمیزی که شنیده بودم نبود و اینکه یکی از مامانا تو بادبادک می گفت همه اسباب بازی هاش باطری داره و کار می کنه اینطور نبود.. اما خوب در نوع خودش خیلی خوب بود.. اون همه اسباب بازی هایی که واقعا برای بچه ها بازی براشون جالبه..

شما با اینکه خودت تو خونه ماشین داری اما ماشین های اونجا را ول نمی کردی.. 

یکشنبه هم آخرین جلسه بادبادک بود.. حیف که تموم شد و تا بعد عید کلاس نداریم دیگه

حرف زدنت که عالی شده..

شعری هایی که برات می خونم را همه اگه جایی اش مکث کنم شما می گی..

دندونای می می نی

درد می کنه خرابه

چرا می گم براتون

غصه اش تو این کتابه

یه روز که توی خونه

تنها میشه می می نی

می بینه توی ظرفی

یک عالمه شیرینی


توپ سفیدم و تاب تاب عباسی و اینا هم همینطوره جریانش..

دیروز هم بابا صبح بهت صبحانه می داد گفت بسم الله رحمان؟ شما یه چیزی گفتی که منظورت رحیم بود..


ذهن موسیقایی خوبی هم داری واقعا..

یک بار بابا با ارک ماشینت آهنگ تولد تولد زد برات سریع گفتی تولد.. قشنگ فهمیدی این آهنگ چیه..

یا یک روز رستاک یا به قول خودت دو دو دو (شیپور اولش) را می دیدی بعد همش می گفتی نَنا منم می خواستم پوشکت را عوض کنم نمی فهمیدم چی می گی.. آخر سر دقت کردم دیدم داره آهنگ اول ترک دوم پخش می شه که تو همش می گه رعنا.. منظورت این بود می خواد رعنا را بخونه..

کلا دست به آهنگ و حرکات موضونت خوبه و تا به حال موسیقی ای که ذهنت را بهم بریزه نشنیدی.. همش ترانه های هنگامه یاشار یا رستاک است..

هفته گذشته هم سه شنبه که میلاد پیامبر بود رفته بودیم سرزمین عجا به قول شما..

اونجا یک چرخ و فلک سوار شدیم و یک قطار و یک چرخ و فلک افقی که اینو دوست نداشتی..

ولی عاشق چرخ و فلک عمودی شدی..

اما کارت حافظه دوربین را درآورده بودم و یادم رفته بود بذارم جاش و نشد عکس بگیریم..


چیزهای منحصر به فردی خاص خودت را داری.. دقیقا چیز..

مثلا هرچی ندونی چیه یا مشغول کاری باشی نگاه نکنی چی ازت می پرسم و می گم این چیه می گی: اَبی لا لا لا

یا مثلا یک چیزی وسط اتاق باشه دورش می چرخی و می گی بوقاااااااااا

یا مثلا کافیه کدو حلوایی بیاد تو خونه باید سریع قاچ شده و جلوی شما بخار پز بشه.. عاشق این کاری و عاشق کدوحلوایی

جندروز پیش برات کدوحلوایی آوردم و خودم رفتم گلاب به روت.. اومدم بیرون دیدم می گی قُباقَ (بخارپز). ورداشته بودی کدوحلوایی های بیچاره را ریخته بودی توی یک ظرف پلاستیکی در دار بسیار شبیه بخارپز و داشتی بخارپزشون می کردی.. کلا عاشق خاله بازی هستی :)

 پخت کیک هم که کلا پروژه ای است برای خودش.. این دفعه کل نیم ساعت پخت کیک روی اپن منتظر نشسته بودی و پایین نمیامدی.. بعدشم که پخت بابا رو که دراز کشیده بود بلند کردی بیاد رو زمین بشینه که سه تایی شیر و کیک بخوریم.. حتما هم باید رو زمین بشینیم و حتما باید سه تایی باشیم..

وقتی یک چیزی را پیدا نمی کنی می گی قایم شده و وقتی چیزی را می خوای بگی ایناهاش می گی : اینانا با ید آهنگ خاصی البته

اینم چندتا دیگه از کلمات جالبت:

ماخ = مار

بالِ لِ = لباسشویی

لبالا = لباسا

عبق= عقب

پاندین = پایین

نیم = سیم

خَدو = خرگوش

گاب = گاو

بِت = فر

بی بو = وضو





ادامه مطلب ...

هفت

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.